" rel="stylesheet"/>
"> ">
نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
4899 مورد در 0.01 ثانیه یافت شد.
اقبالنامه نظامی
کس اگه نه کان
گنج
دريا شکوه
ز دريا بر او جمع شد يا ز کوه
بسي نيک و بد مرد را کرد ياد
سخنها کزو
گنج
شايد گشاد
بود سالي اکنون کزان کان
گنج
خوريم و نداريم خود را به رنج
هر آن
گنج
کارد به تنها برم
به کنجي نشينم به تنها خورم
بدان
گنج
پويان شدم چون عقاب
سوي پشته مال کردم شتاب
چه ديدم يکي
گنج
کاني در او
ز ياقوت و زر هر چه داني دراو
به فرزند فرخ دلم شاد گشت
که با گوهر و
گنج
همزاد گشت
همانا که چون زاده باشد بجاي
نهاده بود بر سر
گنج
پاي
شه از گوهر افشان آن کان
گنج
ز گوهر برآمودن آمد به رنج
شد آن
گنج
را ديد در گوشه اي
ز بي توشه اي ساخته توشه اي
که ايزد دو گيتي بدان آفريد
که آنجا بود
گنج
و اينجا کليد
نبيني کسي کو رياضتگر است
به بيداري آن
گنج
را رهبر است
ندانيم کز مادر اين راه رنج
کرا پاي خواهد فروشد به
گنج
چو شاه اين سخن را سرآغاز کرد
چنان
گنج
سربسته را باز کرد
فلاطون که بر جمله بود اوستاد
ز درياي دل
گنج
گوهر گشاد
هر آن
گنج
پوشيده کامد پديد
بدست خرد باز دادش کليد
توئي
گنج
رحمت ز يزدان پاک
فرستاده بر بي نصيبان خاک
بنازي که دولت نمايد مرنج
که در ناز دولت بود کان
گنج
ز ديوان فروشست عنوان
گنج
که نامش برآمد به ديوان رنج
ز راه بيابان برون شد به رنج
چو ريگ بيابان روان کرده
گنج
همه
گنج
اين گنجدان آن تست
سرو تاج ماهم به فرمان تست
گشادست پيش تو درهاي
گنج
سپاه ترا بس شد اين پاي رنج
ببر
گنج
کان بر تو باري مباد
ترا باد و بامات کاري مباد
برون رفت وزان گنجدان رخت بست
بدان
گنج
و گوهر نيالود دست
از آن گنجدان کان همه
گنج
داشت
نه خود برگرفت و نه کس را گذاشت
صفحه قبل
1
...
164
165
166
167
168
...
196
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن