" rel="stylesheet"/>
"> ">
نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
374 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.
دیوان امیر خسرو
به جان ستاند، اگر باد گردي آرد ازو
که کيمياي سعادت ز
رايگان
يابم
خوار منگر که خسروم آخر
که غلام تو
رايگان
شده ام
جان ها که گرانست نرخ ايشان
يک بار بخند و
رايگان
کن
رغبت اگر نمي کنم، ساقي خون خود شوم
مطرب
رايگان
تو ناله زيروار من
چه روي او نگرم، جان دهم که حيف بود
چنان جمالي وانگه به
رايگان
ديدن
مرا گفتي «که باشي تو که بوسي آستان من »
گر آن گستاخيم بخشي، غلام
رايگان
تو!
منم و هر دو مردم چشمم
که دو سه بنده
رايگان
گيري
دیوان اوحدی مراغی
رايگان
بنده بسي داري و چاکر بيحد
اوحدي، نيز رها کن، که غلامت باشد
چه سود چاه زنخدان سرنگون که تراست؟
چو قطره اي نگذاري که
رايگان
بچکد
بوسه اي زان دهن بخواهم خواست
که نشايد به
رايگان
مردن
اي بهايي گوهر، اندر سلک پيمان و وفا
با چنان خرمهرها بس
رايگان
پيوسته اي!
ورت نگه کند از گوشه اي شکسته دلي
غلط مشو، که فتوحيست
رايگان
، درياب
بو اعظان نکني گوش، غير آن ساعت
که نام جنت و حلواي
رايگان
شنوي
دیوان انوری
وصل تو اگر به جان بيابد دل
انصاف بده که
رايگان
يابد
به سر او که عشق او به سرم
يک بلا
رايگان
نمي آرد
يعلم الله که گرد موکب عشق
گر به جانست
رايگان
باشد
گرد ترا دل همي چنان خواهد
که دل از بنده
رايگان
خواهد
سوديست تمام اگر دلي را
يک غم ز تو
رايگان
برآيد
دل مرا گفت هم به از هيچت
رايگان
هجر يافتم نه بسم
روز را
رايگان
ز دست مده
نيست امکان آنکه باز رسد
اي نامتحرک حيواني که تويي
اي خواجه
رايگان
گراني که تويي
دیوان باباطاهر
غم عشقت ز
گنج
رايگان
به
وصال تو ز عمر جاودان به
دیوان بیدل دهلوی
کس
رايگان
نچيد گل از باغ اعتبار
آب عقيق و نشه مي نيز خون بهاست
جان به پيش چشم بيباکت ندارد قيمتي
رايگان
اين گوهر از دست سپاهي ميرود
مزد تلاش علم و عمل خجلت است و بس
از عالم کرم طلب
رايگان
کنيد
صفحه قبل
1
...
4
5
6
7
8
...
15
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن