" rel="stylesheet"/>
"> ">
نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
4899 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.
شاهنامه فردوسی
به هنگام جم چون سخن راندند
ورا
گنج
گاوان همي خواندند
تو چون يافتي ننگريدي به
گنج
که ننگ آمدت اين سراي سپنج
بيامد هم انگاه دستور اوي
همان
گنج
داران و گنجور اوي
بروبر ازان گونه شد مبتلا
که گفتي دلش گشت
گنج
بلا
پي افگن يکي
گنج
زين خواسته
سيوم سال را گردد آراسته
تو با آنک رفتي سوي
گنج
باد
همه داد و پرهيزگاريت باد
ز گيتي ستايش به مابر بس است
که
گنج
درم بهر ديگر کس است
کسي کو بخفتست با رنج ما
وگر نيستش بهره از
گنج
ما
گشادند زان پس در
گنج
باز
توانگر شد آنکس که بودش نياز
دو هفته همي بود دل شادمان
در
گنج
بگشاد روز و شبان
شبستاان خود را چو در باز کرد
بتان را ز
گنج
درم ساز کرد
هم اکنون به خروار دينار خواه
ز
گنج
ري و اصفهان باژ خواه
زياني بود کان نيابد به
گنج
ز شاه جهاندار اينست رنج
به چشم تو خوارست
گنج
و سپاه
هم ان تاج ايران و هم تخت و گاه
به بخت و سپاه و به شمشير و
گنج
ز کشور بگردانم اين درد و رنج
برادرش را داد تخت و کلاه
که تا
گنج
و لشکر بدارد نگاه
که بر ما همي رنج بپراگند
چرا هم ز لشکر نه
گنج
آگند
که ايرانيان از پي درد و رنج
همان از پي بوم و فرزند و
گنج
هم از
گنج
ما بي نيازي دهيد
خردمند را سرفرازي دهيد
به تاوانش ديبا فرستم ز
گنج
بشويم دل غمگنان را ز رنج
به بخشش چو ابري بود دربار
بود پيش او
گنج
دينار خوار
به لشکر همي گويد اين گر به
گنج
وگر شهر و کشور سپردن به رنج
همان چشمه عنبر و عود و مشک
دگر
گنج
کافور ناگشته خشک
گهر هست و دينار و
گنج
درم
چو باشد درم دل نباشد به غم
من از شاه ايران نپيجم به
گنج
گر از نيستي چند باشم به رنج
صفحه قبل
1
...
72
73
74
75
76
...
196
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن