" rel="stylesheet"/>
"> ">
نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
×
4899 مورد در 0.00 ثانیه یافت شد.
دیوان سنایی
اي تاج تا قرين زمين گشته اي چو
گنج
چون تاج خم گرفت قد دوستان تو
گنج
وفا و خدمت تو بود ذات من
تاج عطا و طلعت من بود جان تو
چون صخاورزي صد
گنج
جهان پر درمي
چون سخن گويي صد بحر خرد پر درري
ز ناداني و ناتواني رسي تو
ازين کنج صورت به
گنج
معاني
ز مردان شکسته مرد خسته کم شود زيرا
که سگ آنجاست کابادست
گنج
آنجا که ويراني
اي آمده ز خاک به خاکست رفتنت
ور صد هزار
گنج
به خاک اندر آگني
ديد رضوان به خرابيش ز يک روز چو
گنج
به عجب گفت همي کينت نکو جايگهي
خاطر و وهم تو چون از پرده بيرون خواندش
خازن رايت ز
گنج
معرفت آرد سلب
خط سخنهاي خوب يافت ز
گنج
کلام
بحر معاني گرفت همت طبعش تمام
از جستن و خواستن برآساي و مباش
آرام گزين که خفته اي بر سر
گنج
حدیقة الحقیقة و شریعة الطریقة سنایی
جسم را قسم راحت آمد و رنج
روح را راحت است همچون
گنج
موضع کفر نيست جز در رنج
مرجع شکر نيست جز سر
گنج
کدخدايي خدايي است برنج
خاصه آنرا که نيست حکمت و
گنج
جگر ودل به خواب
گنج
بود
ساق و زانو عنا و رنج بود
شير درخواب
گنج
و مال بود
روزي نيکو و حلال بود
تا در اين خاکدان نبيند رنج
نرسد زان سراي بر سر
گنج
اصل ايمان و رکن تقوي دان
کان ياقوت و
گنج
معني دان
گر همي
گنج
دلت بايد و جان
شو به درياي فسروا القرآن
ور نه آه مريد عشق الفنج
همچو ماريست خفته بر سر
گنج
نيست اندر مقام راحت و رنج
بر سر
گنج
به ز مار شکنج
چکني علم در ميانه
گنج
کار بايد که کار دارد خنج
بهر پاس است مار بر سر
گنج
نز پي آنکه گيرد از وي خنج
جان و تن را بسي محل ننهد
گنج
را سکه دغل ننهد
چه کني پيش مدبري پر درد
در چنين کنج
گنج
بادآورد
جاي
گنج
است موضع ويران
سگ بود سگ به جاي آبادان
صفحه قبل
1
...
93
94
95
96
97
...
196
صفحه بعد
25
50
100
درباره نوسخن