" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢١: باز بر رفته و آینده نظر باید کرد

باز بر رفته و آینده نظر باید کرد
هله برخیز که اندیشه دگر باید کرد
عشن بر ناقه ی ایام کشد محمل خویش
عاشقی؟ را حله از شام و سحر باید کرد
پیر ما گفت جهان بر روشی محکم نیست
از خوش و ناخوش او قطع نظر باید کرد
تو اگر ترک جهان کرده سر او داری
پس نخستین ز سر خویش گذر باید کرد
گفتمش در دل من لات و منات است بسی
گفت این بتکده را زیر و زبر باید کرد