جهان رنگ و بو پیدا تو می گوئی که راز است این
بکی خود را بتارش زن که تو مضراب و ساز است این
نگاه جلوه بد مست از صفای جلوه می لغزد
تو میگوئی حجابست این نقابست این مجاز است این
بیا درکش طناب پرده های نیلگونش را
که مثل شعله عریان بر نگاه پاکباز است این
مرا این خاکدان من ز فردوس برین خوشتر
مقام ذوق و شوق است این حریم سوز و ساز است این
زمانی گم کنم خود را زمانی گم کنم او را
زمانی هر دو را یابم چه راز است این چه راز است این