" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢١: فریب کشمکش عقل دیدنی دارد

فریب کشمکش عقل دیدنی دارد
که میر قافله و ذوق رهزنی دارد
نشان راه ز عقل هزار حیله مپرس
بیا که عشق کمالی ز یک فنی دارد
فرنگ گر چه سخن با ستاره می گوید
حذر که شیوه ی اورنگ جوزنی دارد
ز مرگ و زیست چه پرسی درین رباط کهن
که زیست کاهش جان مرگ جا نکنی دارد
سر مزار شهیدان یکی عنان درکش
که بی زبانی ما حرف گفتنی دارد
دگر بدشت عرب خیمه زن که بزم عجم
می گذشته و جام شکستنی دارد
نه شیخ شهر نه شاعر نه خرقه پوش اقبال
فقیر راه نشین است و دل غنی دارد