" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١١١: تا درین گلزار چون شبنم گذر داریم ما

تا درین گلزار چون شبنم گذر داریم ما
باده در جام عیش از چشم تر داریم ما
سهل نبود در محیط هر پاس اعتبار
آبروی چون گهر همراه سر داریم ما
چون صدا هر چند در دام نفس وامانده ایم
از شکست خاطر خود بال و پر داریم ما
کی بسیل گفتگو بنیاد ما گیرد خلل
کوه تمکین خانه از گوش کر داریم ما
کس به تیغ سرکشی با ما نمیگردد طرف
از زمینگیری چو نقش پا سپر داریم ما
شعله ما فال خاکستر زد و آسوده شد
ای هوس بگذر سری در زیر پر داریم ما
رنگ ما از خاکساری برنمیدارد شکست
چون علم گردی زمیدان ظفر داریم ما
از دل گر می توان در کائنات آتش زدن
ساز چندین گلخنیم و یک شرر داریم ما
ناله را ایدل بباد غم مده این رشته ایست
کز پی شیرازه لخت جگر داریم ما
فتنه ها از دستگاه زندگی گل کردنیست
از نفس صبح قیامت در نظر داریم ما
میرسیم آخر همان تا نقش پای خود چو شمع
گر سراغ رنگهای رفته برداریم ما
(بیدل) اندر جلوه گاه چین ابروی کسی
کشتی نظاره در موج خطر داریم ما