" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢٢٩: عمریست گرد گردش رنگ خودیم ما

عمریست گرد گردش رنگ خودیم ما
چون آسیا فلاخن سنگ خودیم ما
در یاد زندگی بعدم ناز میکنیم
رنگ حنای رفته زچنگ خودیم ما
فرصت کجاست تا بتظلم جنون کنیم
دنباله زگرد ترنگ خودیم ما
فکر وقار و خفت کس در خیال کیست
کم نیست گر ترازوی سنگ خودیم ما
کو دور آسمان و کجا گردش زمان
سرگشته های عالم بنگ خودیم ما
از هم گذشته است پی کاروان عمر
وامانده شتاب و درنگ خودیم ما
نخچیرگاه عجز رهائی کمند نیست
هم خود زرنگ جسته پلنگ خودیم ما
ایشمع عافیت کده تسلیم نیستی است
کشتی نشین کام نهنگ خودیم ما
رسوائی ئی بفطرت ناقص نمیرسد
مجنون قباز جامه تنگ خودیم ما
از صنعت مصور رنگ حنا مپرس
دلدار گل بدست فرنگ خودیم ما
کس محرم ادبگه ناموس دل مباد
جائی رسیده ایم که ننگ خودیم ما
تا زنده ایم تاب و تب از ما نمیرود
(بیدل) بدل خلیده خدنگ خودیم ما