کوتاه نیست سلسله دود آه ما
آشفتگی بزلف که وا کرد راه ما
صاف طرب زهستی ما درد کلفت است
دارد نفس چو آینه روز سیاه ما
در یاد جلوه تو دل از دست داده ایم
نو حیرت است آئینه کم نگاه ما
زین باغ سعی شبنم ما داغ یاس برد
برگی نیافتیم که گردد پناه ما
از دستگاه آبله اقبال ما مپرس
در زیر پا شکست ضعیفی کلاه ما
چون اشک سر در آبله پیچیده میرویم
خاراست اگر همه مژه ریزی براه ما
حیرت گداخت شبنم اشکی بهار کرد
باری درین چمن نفسی زد نگاه ما
هر جا رسیده ایم تری موج میزند
عالم طلسم یک عرق است از گناه ما
در عالمی که پیش رود دعوی حسد
یارب مباد غفلت ما کینه خواه ما
(بیدل) زبسکه بی اثر عرض هستییم
گردی نکرد در دل آئینه آه ما