" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٧٧: آزادگی غبار در و بام خانه نیست

آزادگی غبار در و بام خانه نیست
پرواز طایریست که در آشیانه نیست
هر جا سراغ کعبه مقصود داده اند
سرها فتاده بر سر هم آستانه نیست
شمع و چراغ مجلس تصویر حیرت است
در آتشیم و آتش ما را زبانه نیست
داد شکست دل که دهد تا فغان کنیم
پرد از موی چینی ما کار شانه نیست
وامانده تعلق رزق مقدریم
دام و قفس بغیر همین آب و دانه نیست
طبع فسرده شکوه همت کجا برد
در خانه آتشیکه توان زد بخانه نیست
امشب بوعده ئی که زفردا شنیده ئی
گر آگهی مخسپ قیامت فسانه نیست
جائیکه خامشان ادب انشای صحبت اند
آئینه باش پای نفس در میانه نیست
مردان نفس بیاد دم تیغ میزنند
میدان عشق مجلس حیز و زنانه نیست
ما را بهستی و عدم و هم چون شرار
فرصت بسی است لیک دماغ بهانه نیست
خفته است گرد مطلب خاک شهید عشق
گر خون شود که قاصد ازین جا روانه نیست
(بیدل) اگر هوس ندرد پرده حیا
وحدت سرای معنیت آئینه خانه نیست