" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٨٤: آن جنگجو بظاهر اگر پشت داده است

آن جنگجو بظاهر اگر پشت داده است
پنهان دری زفتح نمایان کشاده است
از بسکه سعی همت مردان فروتنی است
پشت سپه قوی بسوار پیاده است
محو قفاست آینه پردازی صفا
از ریش دار هیچ مپرسید ساده است
طفلی چه ممکن است رود از مزاج شیخ
هر چند مو سفید کند پیرزاده است
از علت مشایخ و اطوارشان مپرس
بالفعل طینت نر این قوم ماده است
هر جا مزینی است بحکم صلاح شرع
در ریش محتسب بچه اش را نهاده است
اینجا خیال گنبد عمامه هیچ نیست
بار سرین بگردن واعظ فتاده است
زاهد کجا و طاعت یزدانش از کجا
در وضع سجده شیوه خاصش اراده است
رعنائی امام ندارد سر نماز
مینازد از عصا که بدستش چه داده است
ملا هزار بار با نگتشهای دخل
ته کرده درس و گرم تلاش اعاده است
نامرد و مرد تا نکشد زحمت گواه
قاضی درین مقدمه غورش زیاده است
پستی کشید دامن این حیز طینتان
چندانکه نام شان بزبانها فتاده است
نقش جهان نتیجه اندیشه دوئیست
نیرنگ شخص و آینه تمثال زاده است
(بیدل) چه ذلت است که گردون منقلب
در طبع مرد خاصیت زن نهاده است