امروز دور صحبت وقف ستم ایاغیست
قلقل ترنگ میناست از بسکه نشه باغیست
الزام و انفعال است شرط وفاق احباب
دلبستگی که دارند با یکدگر چناغیست
از طبع نکته سنجان انصاف کرده پرواز
ازبسکه خورده گیرند تحسین شان کلاغیست
در دوستان شکایت هنگامه گرم دارد
هر جا خموشی ئی هست از شکوه بیدماغیست
نی دل حضور دارد نی دیده نور دارد
سامان این شبستان کوری و بی چراغیست
تا دل الم نچیند از کینه محتر ز باش
گرتلخی از حلاوت گل کرد میوه داغیست
مشکل دماغ سودا آزادگی نخواهد
داغ هوای صحراست هر چند لاله باغیست
زین جستجوی باطل بر هر چه وارسیدم
دیدم بدوش انفاس بار عدم سراغیست
(بیدل) من جنون کیش در حسرت دل جمع
از هر که چاره جستم گفت این مرض دماغیست