ای ظفر شیفته همت نصرت فالت
چمن فتح تبسمکده اقبالت
آیت فضل و سخاشان ترا آینه دار
نص تحقیق وفا ترجمه اقوالت
درمقامیکه شکوهت فشرد پای ثبات
کوه بازد کمر از سایه استقلالت
روح اعدا همه گر همسر سیمرغ شود
نیست جز صعوه شاهین قضا چنگالت
سرگردن شکنان دوخته نقش قدم
تاج شاهان غیور آبله پامالت
صورت هیچکس آنجا بمقابل نرسد
بر هر آئینه که غیرت فگند تمثالت
عمرها شد که بتقویم شرف مینازد
سال و ماه همه در سایه ماه و سالت
گر همه عقده دل بود نگاه تو کشود
حق نیفگند سر و کار بهیچ اشکالت
نور ذاتی دلت اندوه کدورت نکند
امر حقی بتغیر نگراید حالت
یارب از ملک اجابت بدعای (بیدل)
کند اقبال ازل تا ابد استقبالت