" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢٢: رنگ خون گلجوش زخم تیغ گلچین بوده است

رنگ خون گلجوش زخم تیغ گلچین بوده است
باغ تسلیم محبت طرفه رنگین بوده است
عالمی از نرگست ایمان مستی تازه کرد
این جنون پیمانه کافر صاحب دین بوده است
خاک گشت و فیض استقبال پا بوست نیافت
خواب پای محمل این مقدار سنگین بوده است
ما صفای وقت از فیض خموشی یافتیم
بررخ آئینه ما گفتگو چین بوده است
از کشاکشهای موج این محیط آسوده ایم
آبروی گوهر ما کوه تمکین بوده است
کوهکن در تلخ کامی جوی شیر ایجاد کرد
بر زبان تیشه گوئی نام شیرین بوده است
از شرر در آتش افتاده است نعل کوهسار
سنگ هم اینجا مقیم خانه زین بوده است
وصل جستم رفتن از خود شد دلیل مقصدم
این دعا را در شکست رنگ آمین بوده است
با همه شوخی خیالش را زدل پرواز نیست
خانه آئینه هم بسیار سنگین بوده است
برمیان او نچربید از ضعیفی پیکرم
عشق بیدرد اینقدرها ناتوان بین بوده است
حیرت محضیم (بیدل) هر کجا افتاده ایم
سرگرانیهای ما آئینه بالین بوده است