" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٨٨: ناله ها داریم و کس زین انجمن آگاه نیست

ناله ها داریم و کس زین انجمن آگاه نیست
آنچه دل میخواد از اظهار مطلب آه نیست
امتحان صد بار طی کرد از زمین تا آسمان
هیچ جا چون گوشه بی مطلبی دلخواه نیست
عالمی چون موج گوهر میرود غلطان ناز
پیش پای ما تامل گر نباشد چاه نیست
هر چه را از دور می بینی سیاهی میکند
سعی بینش گر قریب افتد کلف در ماه نیست
در عملهائیکه جز خجلت ندارد شهرتش
کم مدان آگاهیت گر دیگری آگاه نیست
هم تو در هر امر بهر خویش تائید حقی
هر کجا باشی کسی غیر از خودت همراه نیست
بر بقای ما فنا بست از عدم غافل شدن
آینه گر صاف باشد روز کس بیگاه نیست
چشم بند عرصه یکتائیم دیوانه کرد
هر چه می بینم غبار لشکر است و شاه نیست
در عدم هم گرد حسرتهای دل پرمیزند
من رهی دارم که گر منزل شوم کوتاه نیست
از امل تا چند آنسوی قیامت تاختن
بیخبر در منزلی ره را بمنزل راه نیست
اختیار فقرت از آفات شهرت رستن است
دستگاه مفلسی خفت کش افواه نیست
نور دل خواهی غبار طبع مظلومان مباش
بایدت آئینه جائی برد کانجا آه نیست
هر کجا جزویست در آغوش کل خوابیده است
دشمن کیفیت مینا زسنگ آگاه نیست
وحدت آهنگان رفیق کاروان غیرت اند
آنکه با ما میرود با هیچکس همراه نیست
(بیدل) از افسانه پردازان این محفل مباش
شمع را غیر از زبان چرب خود جانکاه نیست