" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢٨٥: آفات از هوس بسرت هاله میشود

آفات از هوس بسرت هاله میشود
این شعله ها زدست تو جواله میشود
زین کاروان چه سود که هر کس چو نقش پا
از سعی پیش تاخته دنباله میشود
بی شغل فتنه نیست چو نفس از فساد ماند
چون قحبه عجوز که دلاله میشود
از محتسب بترس که این فتنه زاده را
چون وارسند دختر رزخاله میشود
بی سحر نیست هیئت شیخ از رجوع خلق
این خر تناسخی است که گوساله میشود
سودائیان بخت سیه را ترانه هاست
طوطی هزار رنگ به بنگاله میشود
ما را فریب دولت بیدار داده است
صبحی که در شب او شفق لاله میشود
در وقت احتیاج زاظهار شرم دار
چون شد بلند دست دعا ناله میشود
وامانده ام براه تو چندانکه بر لبم
چون شمع حرف آبله تبخاله میشود
(بیدل) بشیب نام حلاوت مبر که نخل
دور است از ثمر چو کهن ساله میشود