" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٥٨: اینکه طاقت ها جوانی میکند

اینکه طاقت ها جوانی میکند
ناتوانی ناتوانی میکند
گر همه خاک از زمین گردد بلند
بر سر ما آسمانی میکند
بسکه فطرتها ضعیف افتاده است
تکیه بر دنیای فانی میکند
نیست کس اینجا کفیل هیچ کس
زندگی روزی رسانی میکند
عصمت از تشویش دنیا جستن است
نفس را این قحبه زانی میکند
در تب و تاب نفس پرواز نیست
سعی بسمل پرفشانی میکند
قید هستی پاس ناموس دل است
بیضه داری آشیانی میکند
از چه خجلت صفحه ام آتش زند
چون عرق داغم روانی میکند
هر که را دیدم درین عبرت سرا
بهر مردن زندگانی میکند
بیدماغم غیر دل زین انجمن
هر چه بردارم گرانی میکند
آنقدر از خود بیادش رفته ام
کاین جهانم آنجهانی میکند
هیچ میدانی کییم ای بیخبر
شاه ما را پاسبانی میکند
کلک (بیدل) هر کجا دارد خرام
سکته هم ناز روانی میکند