" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٤٦: پیش ارباب حسب ترک نسب باید کرد

پیش ارباب حسب ترک نسب باید کرد
پرده دیده و دل فرش ادب باید کرد
کاروان ها همه محمل کش یاس است اینجا
ناله را بدرقه سعی طلب باید کرد
باعث گریه درین دشت اگر چیزی نیست
الم بیکسی ئی هست سبب باید کرد
گر شود پیش تو منظور نثار نگهی
گوهر جان بهوس تحفه لب باید کرد
جمع بودن به پریشان صفتی آسان نیست
روزها در قدم زلف تو شب باید کرد
زین توهم کده سامان دگر نتوان یافت
جز دمی چند که ایثار تعب باید کرد
ترک لذات جهان مفت سلامت شمرید
این شکر قابل آن نیست که تب باید کرد
جیب ها موج طربگاه حضور دریاست
فکر خود کن گرت اندیشه رب باید کرد
نم آب و کف خاکی بهم آمیخته است
هر چه آید زتو کاریست عجب باید کرد
(بیدل) این انجمن وهم دگر نتوان یافت
درد هم مفت تماشاست طرب باید کرد