" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٧١: تا گرد ما باوج ثریا نمیرسد

تا گرد ما باوج ثریا نمیرسد
سعی طلب بآبله پا نمیرسد
طوفان ناله ایم و تحیر همان بجاست
آئیه جوهرت بدل ما نمیرسد
عشق از گداز رنگ هوس آب دادن است
بی خس نهال شعله ببالا نمیرسد
گر فقر و گر غنا مگذر از حضور شوق
این یکنفس خیال بصد جا نمیرسد
عبرت نگاه عالم انجام شمع باش
هر جا سریست جز بته پا نمیرسد
بی خون شدن سراغ دلت سخت مشکل است
انگور می نگشته بمینا نمیرسد
عرفان نصیب زاهد جنت پرست نیست
این جوی خشک مغز بدریا نمیرسد
از باده مگذرید که این یکدو لحظه عمر
تا انفعال توبه بیجا نمیرسد
دیوانگان هزار گریبان دریده اند
دست هوس بدامن صحرا نمیرسد
(بیدل) غریب ملک شناسائی خودیم
جز ما کسی به بیکسی ما نمیرسد