چون رشته ئی که از گهر آگاه می شود
صد جاده از یک آبله کوتاه می شود
ای قاصد یقین املت رهزنست و بس
منزل مکن بلند که بیگاه می شود
نقاش تست کلک ازل گر نظر کنی
آدم مصور از کلف ماه می شود
بیش و کم غنا همه اسماء حاجت است
فقر آنزمان که گل کند الله می شود
بر خاتم قناعت درویش مشربی
کم نیست اینکه نام گدا شاه می شود
از آفت غرور حذر کن که همچو شمع
چشم از بلندی مژه ات چاه می شود
بر همزن وقار بزرگیست گفتگو
کوه از صدا خفیف تر از کاه می شود
چون آسمان کمال بزرگان فروتنی است
وضع تواضع آب رخ جاه می شود
هر نعمتی که مائده حرص چیده است
انجام رغبتش همه اکراه می شود
از جاده ادب منمائید انحراف
پا خصم دامنیست که گمراه می شود
جز یأس نیست کر و فر لاف زندگی
هر گه نفس بلند شود آه می شود
روزی دو از تو شکوه طالع غنیمت است
این عالم است کار که دلخواه می شود
(بیدل) بناله خو کن و خواهی خموش باش
اینها فسانه ایست که کوتاه می شود