" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٤: دل بخورسندی اگر ترک هوس میگیرد

دل بخورسندی اگر ترک هوس میگیرد
کام عشرت زنشاط همه کس میگیرید
نیست اقبال جز اسباب ندامت دربار
عبرت از بال هما بال مگس میگیرید
زندگی شبهه هستی است که مانند حباب
هر که هست آینه ئی پیش نفس میگیرید
بگذر از فکر اقامت که بهر چشم زدن
کاروان صورت آواز جرس میگیرید
از ودیعت سپریهای فلک یاس مسنج
بتو این سفله چه داد است که پس میگیرید
التفات ضعفا پایه اقبال رساست
شعلهاست آتش اگر دامن خس میگیرید
سرمه رنگیست غبار گذر خاموشان
ای نفس ناله نگردی که عسس میگیرد
قطع امید کن از عمر که موی پیری
شاهبازیست که چون صبح نفس میگیرید
ناله بابست درانشهر که ما قافله ایم
سودها مفت رفیقی که جرس میگیرید
طالب بیخبری باش که در دشت طلب
رفتن از خویش سراغ همه کس میگیرید
(بیدل) این دامگه از صید تماشا خالیست
مفت چشمیکه نگاهی بقفس میگیرید