" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٨٤: ززلف و روی و تا دیده ام سیاه و سفید

ززلف و روی و تا دیده ام سیاه و سفید
بجای دیده پسندیده ام سیاه و سفید
زخط و روی تو کاینه فریب نماست
زشام و صبح چه فهمیده ام سیاه و سفید
ازان زمان که بسر گشتگیست نسبت من
برنگ خامه بسی دیده ام سیاه و سفید
مژه به نرگس نیرنگ ساز او می گفت
غزاله ئی چو تو نشنیده ام سیاه و سفید
زبس شرار خیال تو در نظر دارم
چو داغ پنبه بود دیده ام سیاه و سفید
زداغ های دل و اشک چشم تر (بیدل)
گل بهار جنون چیده ام سیاه و سفید