" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٦٩: عشاق چون فسانه تحقیق سرکنند

عشاق چون فسانه تحقیق سرکنند
آئینه بشکنند و سخن مختصر کنند
هر چند برق شعله زند از نگاه شان
یکسر چراغ خانه آئینه بر کنند
بر جوهر حیا نپسندند انفعال
صد عیب را بیکمژه بستن هنر کنند
شوخی زچشم شان نبرد صرفه جز عرق
گل را همان بدیده شبنم نظر کنند
افسون جاه شان نکند غافل از ادب
دریا اگر شوند کمین گهر کنند
تا غیر از وفا نبرد بوی آگهی
از یار شکوه ئی که محال است سر کنند
از انفعال نامه بران رموز عشق
رنگ پریده را بعرق بال تر کنند
بزم حضورشان نکشد انتظار شمع
اشکی جلا دهند و شبی را سحر کنند
تا جذبه طلب گذرد در خیال شان
مانند شبنم آبله را بال وپر کنند
چون موج هر کجا پی تحقیق گم شوند
فکر سراغ خود بدل یکدگر کنند
خورشید منظری که بران سایه افگنند
فردوس منزلی که در آنجا گذر کنند
پای ثبات مرکز پرکار دامنست
هر چند تا بحشر چو گردون سفر کنند
سعی وفا همین که چو (بیدل) شوند خاک
شاید زنقش پای کسی سر بدر کنند