غافل شدیم و گشت خروش هوس بلند
افسون خواب کرد غرور نفس بلند
یکسر بزیر چرخ پر و بال ریختیم
پرواز کس نجست زبام قفس بلند
از حرف و صوت راه قیامت گرفت خلق
منزل شد اینقدر زفسون جرس بلند
سهل است دستگاه غرور سبکسران
آتش نگردد آنهمه از خار و خس بلند
وحشت نواست شهرت اقبال ناکسان
بی پر زدن نگشت طنین مگس بلند
همت درین جنونکده زنجیر پای ماست
یارب مباد اینهمه دامان کس بلند
دردا که در قلمرو طاقت نیافتیم
یک ناله چون تغافل فریاد رس بلند
دست تلاش خاک بگردون نمیرسد
پر نارساست دانش و تحقیق بس بلند
(بیدل) اگر جنون نکند هرزه تازیت
گرد دگر نمیشود از پیش و پس بلند