" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢٣٠: گر کمال اختیار خواهم کرد

گر کمال اختیار خواهم کرد
نیستی آشکار خواهم کرد
جیب هستی قماش رسوائیست
به نفس تار تار خواهم کرد
صفر چندی گر از میان بردم
یک خود را هزار خواهم کرد
کس سؤال مرا جواب نگفت
ناله در کوهسار خواهم کرد
دور گل گر گذشت گو بگذر
یکدو ساغر بهار خواهم کرد
شوق تا انحصار نپذیرد
وصل را انتظار خواهم کرد
داغ آهی اگر بهار کند
سرو و گل اعتبار خواهم کرد
گر بخلدم برند و گر بجحیم
یاد آن گلعذار خواهم کرد
اینقدر جرم ننگ عفو مباد
هر چه کردم دو بار خواهم کرد
صد فلک انتظار می بالد
با که خود را دوچار خواهم کرد
انجمن گر دلیل عبرت نیست
سیر شمع مزار خواهم کرد
در عدم آخر از هوای خطی
خاک خود را غبار خواهم کرد
وضع آغوش وصل ممکن نیست
از دو عالم کنار خواهم کرد
آسمان سرنگون بیکاریست
منکه هیچم جه کار خواهم کرد
(بیدل) از صحبتم کنار گزین
فرصتم من فرار خواهم کرد