" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢٦١: محرم آهنگ دل شو سرمه بر آواز بند

محرم آهنگ دل شو سرمه بر آواز بند
یک نفس از خامشی هم رشته ئی برساز بند
خودگدازی کعبه مقصود دارد در بغل
کم زآتش نیستی احرام این انداز بند
عاقبت بینی نظر پوشیدنست از عیب خلق
آنچه در انجام خواهی بستن از آغاز بند
نیست غیر از خاکساری پرده دار راز عشق
گر توانی مشت خاکی شو لب غماز بند
با خراش قلب ممنون صفا نتوان شدن
خون شو ای آئینه راه منت پرداز بند
موج میباشد کلید قفل وسواس حباب
عقده دل وانمیگردد بتار ساز بند
ننگ آزادیست بر وهم نفس دل بستنت
این گره را همچو اشک از رشته بیرون تاز بند
زان لب خاموش شور دل گریبان میدرد
حیف باشد غنچه ها را بر قبای ناز بند
ناله میگویند پروازش بجائی میرسد
ای اثر مکتوب ما بر شعله آواز بند
دستگاه ما و من بر باد حسرت رفته گیر
هر چه می بندی بخود چون رنگ بر پرواز بند
(بیدل) اینجا یاس مطلب فتحباب مدعاست
از شکست دل گشادی بر طلسم راز بند