" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٤٨: هرکجا عبرت بدرس وعظ رهبر میشود

هرکجا عبرت بدرس وعظ رهبر میشود
صورت پست و بلند دهر منبر میشود
چشم حرص افزود مقدار جهان مختصر
همچو اعداد اقل کزصفر اکثر میشود
غیر آغوش فنا سرمنزل آرام نیست
کشتی ما را همان گرداب لنگر میشود
در محبت بیش ازین ناکام نتوان زیستن
از گداز آرزوها زندگی تر میشود
از سلامت اینقدر آواره گرد خفتیم
گرد ما گر بشکند سد سکندر میشود
آه عالم سوز دارد رشته پرواز ما
شعله آتش پر و بال سمندر میشود
آخر کار من و مای جهان بیرنگی است
میگدازد این عرض چندانکه جوهر میشود
راحت جاویدم از پهلوی عجز آماده است
سایه در هر جا برای خویش بستر میشود
ناتوان رنگم سراغ شعله ام از دود پرس
نیست جز آه حزین چون ناله لاغر میشود
قامت خم خجلت عمر تلف گردیده است
هر قدر مینا تهی شد سرنگون تر میشود
بسکه (بیدل) زین چمن پا در رکاب وحشتم
بر سپند شبنم من غنچه مجمر میشود