" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٧٨: یاران مزه عبرت زین مائده بردند

یاران مزه عبرت زین مائده بردند
در نان و نمک ها قسمی بود که خوردند
در چشمه شرم آب نماند از دل بیدرد
کردند جبین بی نم و چشمی نفشردند
آه از شرری چند کز افسون تعلق
دندان بدل سنگ فشردند و نمردند
امواج بصد تگ زدن حسرت گوهر
آخر کف پا آبله کردند و فسردند
هر چینی ازین بزم شکست دگر آورد
موی سر فغفور چه مقدار ستردند
چون شمع در این صومعه از شرم فضولی
تسلیم سرشتان بعرق سبحه شمردن
در خاک طلب (بیدل) اثرهای ضعیفان
لغزش قدمی بود که چون اشک سپردند