" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٥: نازد بعشق غازه حسن جنون دماغ

نازد بعشق غازه حسن جنون دماغ
پروانه است جوهر آئنه چراغ
ما راز لعل یار پیامی نشد نصیب
تا کی رسد ببوس و کله کج کند ایاغ
مجبور هستیئم زجرأت گزیر نیست
از پرزدن به نشه نگیرد کسی کلاغ
چون ناله سپند بهر جا گذشته ایم
نقش قدم زگرمی رفتار گشته داغ
در عشق کوش کز غم اسباب وارهی
درد دلی مگر دهد از درد سر فراغ
از سرکشان جاه توقع مدار چشم
افشانده گیر دست ثمر زین چنار باغ
با دوستان گرت نبود مقصد انفعال
الفت بس است شرم کن از بستن چناغ
عنقا بوهم مصدر آثار زندگیست
ایکاش نیستی دهد از هستیم سراغ
دل تیره شد زمشق خیالات خوب و زشت
آینه را هجوم صور کرد بیدماغ
(بیدل) نوید قاصد بد لهجه ماتم است
مکتوب نوبهار نبندی ببال زاغ