" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٣٨: گرم نوید کیست سروش شکست رنگ

گرم نوید کیست سروش شکست رنگ
کز خویش میروم بخروش شکست رنگ
جام سلامت از می آسودگی تهی است
غافل مشو زباده فروش شکست رنگ
مانند نور شمع درین عبرت انجمن
بالیده ایم لیک زجوش شکست رنگ
ایصبح گرد محمل عجزیم چاره نیست
باید نفس کشید بدوش شکست رنگ
غیر از خزان چه گرد کند رفتن بهار
خجلت نیاز بیهده کوش شکست رنگ
چون موج بر صحیفه نیرنگ این محیط
نتوان نمود غیر نقوش شکست رنگ
آنجا که عجز قافله سالار وحشتست
صد کاروان دراست خروش شکست رنگ
آخر برای دیده بیخواب ما چو شمع
افسانه شد صدای خموش شکست رنگ
پرواز محو و منزل مقصود ناپدید
ما و دلیم باخته هوش شکست رنگ
شاید پیام بیخودئی ما باو رسد
حرفی کشیده ایم بگوش شکست رنگ
(بیدل) کجاست فرصت گامی دراین چمن
چون رنگ رفته ایم بدوش شکسته رنگ