ایطرب وجدی که باز آغوش گل وامیکنم
بعد سالی چون بهار این رنگ پیدا میکنم
چار دیوار تو هم سد راه شوق چند
کعبه ئی دارم به پیش آهنگ صحرا میکنم
ساقی بزم نشاط امروز شرم نرگسی است
از عرق چون ابر طرح جام و مینا میکنم
حسن خلقی در نظر دارم که افسون هوس
گر همه آینه بینم در دلش جا میکنم
چون شفق هر چند بر چرخم برد پرواز رنگ
همچنان سیر حنای آن کف پا میکنم
در طربگاه حضورم بار فرصت داده اند
روزکی چند انتخاب آرزوها میکنم
یک نگه دیدار میخواهم دو عالم حوصله
میگدازم کاینقدر طاقت مهیا میکنم
زین کلامم معنی خاصیت سود اتفاق
غیر پندارد بحرف و صوت سودا میکنم
در دبستان محبت طور دانش دیگر است
سجده میخوانم خط پیشانی انشا میکنم
حیرتم (بیدل) سفارشنامه آینه است
میروم جائی که خود را او تماشا میکنم