" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٢: رنگ پر ریخته الفت گلزار توایم

رنگ پر ریخته الفت گلزار توایم
جسته ایم از قفسی خویش و گرفتار توایم
خاک ما جوهر هر ذره اش آینه گراست
در عدم نیز همان تشنه دیدار توایم
مرکز دیده و دل غیر تمنای تو نیست
از نگه تا بنفس یک خط پرکار توایم
اشک و آهست سواد خط پیشانی شمع
همه واسوخته سبحه و زنار توایم
پیش ازین ساغر الفت چه اثر پیماید
میرویم از خود و در حیرت رفتار توایم
دامن عفو حمایتکده غفلت ماست
خواب راحت نفس سایه دیوار توایم
جنس موهوم هوس شیفته ارزش نیست
قیمت ما همه این بس که به بازار توایم
مست کیفیت نازیم چه هستی چه عدم
هر کجائیم همان ساغر سرشار توایم
خورده بر بیش و کم ذره نگیرد خورشید
ای تو در کار همه ما همه بیکار توایم
ناله سامان جبین سائی اشکست اینجا
(بیدل) عجز نوای ادب اظهار توایم