" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١١٩: گاهی بناله گه بطپش گرد میکنم

گاهی بناله گه بطپش گرد میکنم
یعنی دل گداخته ام درد میکنم
عمریست گرمی قدحش باده پرور است
شیری که چون سحر بنفس سرد میکنم
محراب تیغ یار و من از سجده بی نصیب
گویا وضو بزهره نامرد میکنم
یارب مباد زحمت محمل کشان ناز
از پا فتاده نی که ره آورد میکنم
فقرم بصد هزار غنا ناز میکند
کاری که از هوس نتوان کرد میکنم
بر نسخه خیال فریب نه آسمان
تحقیق مینویسم و یک فرد میکنم
با خود حساب غیر چه مقدار حیرتست
عکسی که نیست آینه پرورد میکنم
غربت بالفت وطن از من نمیرود
در دل برون دل چو نفس گرد میکنم
گردانده ام بذوق خزان صد هزار رنگ
(بیدل) هنوز برگ گلی زرد میکنم