" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢٤٧: بر خط ترک طلب گر راه خواهی یافتن

بر خط ترک طلب گر راه خواهی یافتن
پشت دست و روی دست الله خواهی یافتن
جستجوی هر چه باشد مدعا خاص است و بس
گر گدا جوئی سراغ شاه خواهی یافتن
هر قدر سیر گریبانت چو شمع آید بپیش
یوسف خود را مقیم چاه خواهی یافتن
ترک مطلب گیر مطلوبت نرفتست از کنار
هر چه خواهی چون شدی آگاه خواهی یافتن
تا به پیشانی از ابرو راه مقصد دور نیست
گر هلال آید بچشمت ماه خواهی یافتن
احتیاطت گرنباشد حضر راه عافیت
هر قدم آبت بزیر کاه خواهی یافتن
شرم دارای ذره تا کی هستی موهوم را
گاه گم خواهی نمودن گاه خواهی یافتن
هر چه یابی اختیاری نیست در تسلیم کوش
مرگ را چون زندگی ناگاه خواهی یافتن
روز تا پیش است گامی میزن و میرفته باش
راحت منزل همان بیگاه خواهی یافتن
پوچ بافان امل را هر قدر وامیرسی
رشته ما شوره جولاه خواهی یافتن
موج و گوهر در تلاش ساحل اند آگاه باش
طالب و واصل همه در راه خواهی یافتن
زین بلند و پست اگرگیری عیار اعتبار
دست و گردن را زپا کوتاه خواهی یافتن
حال واستقبال دنیا انفعالی بیش نیست
خواه حاصل کرده باشی خواه خواهی یافتن
گر بعزم منزل تحقیق خواهی زد قدم
هر چه اندیشی غبار راه خواهی یافتن
(بیدل) از انجام آغاز چراغ زندگی
بی تکلف اشک و داغ و آه خواهی یافتن