" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٣٥: بسکه ما را بر آن لقاست نگاه

بسکه ما را بر آن لقاست نگاه
عالمی را بچشم ماست نگاه
حیرت امروز بی بلائی نیست
از مژه دست بر قفاست نگاه
مایه بینش است ضبط نفس
گر بشبنم تند هواست نگاه
بی صفا زنگ برنمی خیزد
مژده بسته را عصاست نگاه
حرص معنی شکار عبرت نیست
دیده دام را کجاست نگاه
فکر رحلت خجالتی دارد
دم رفتن به پیش پاست نگاه
غنچه شو چشم ازین و آن بربند
که درین باغ خون بهاست نگاه
بال شوق رساتری نکشد
همچو شبنم سرشک ماست نگاه
بزم ما بسکه محو جلوه اوست
شیشه گر بشکنی صداست نگاه
حسرت حسن نوخطی داریم
طالب جنس توتیاست نگاه
مژده دستی بلند خواهد کرد
چشم وا میکنم دعاست نگاه
(بیدل) افسانه دگر متراش
با همین رنگ آشناست نگاه