" rel="stylesheet"/>
"> ">
نوسخن
کتابخانه
فرهنگ واژگان
وزنیاب
جستجوی آزاد
جستجوی آزاد
جستجوی ابیات دارای همه عبارات
به ترتیب مطابقت
به ترتیب مطابقت
به ترتیب کتاب
راهنما
کتابخانه فارسی
/
دیوان سیف فرغانی
/
غزلها
/
شماره ٤٠٢: گرمرا زلفت اوفتد در دست
شماره ٤٠٢: گرمرا زلفت اوفتد در دست
گرمرا زلفت اوفتد در دست
نکنم کوته ازتو دیگر دست
گرچه من هم نمی رسم شادم
که بزلفت نمی رسد هر دست
خاک پای تو گوهریست عزیز
کی رسد بنده را بگوهر دست
تا زلعلت شکر بدست آریم
چون مگس می زنیم برسر دست
هرکرا بر لب تو دست بود
کی بیالاید او بشکر دست
اهل دل را نداد در همه عمر
دلستانی زتو نکوتر دست
برسرت جان فشان کنم کامروز
نیست چیزی دگر مرا بر دست
عذر خود گفت سیف فرغانی
که فقیرم، نمی دهد زر دست
در دلم هست مهر تو چه شود
اگرت شعر من بود در دست
درباره نوسخن