ایهاالعشاق کوی عشق میدان بلاست
تا نپنداری که کار عاشقی باد هواست
کی تواند هرکسی رفتن طریق عشق را
زانکه هم در منزل اول فنا اندر فناست
بی ملامت پای در کوی غمش نتوان نهاد
رهروی کو بی ملامت می رود آیا کجاست
عشق می ورزی نخست از سر برون کی خواجگی
شاه اگر در کوی عشق آید در این صورت گداست
نعمت الله از سر صدق و صفا درنه قدم
ره روی کاینجا به عشق آید صفا اندر صفاست