" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ١٩١: هرچه او می دهد همه داد است

هرچه او می دهد همه داد است
داده او مگو که بیداد است
ای خوشا وقت عاشقی که مدام
بر در می فروش افتاده است
بزم عشق است وعاشقان سرمست
کس چنین بزم خوب ننهاده است
غم عشقش خجسته باد که دل
به غم عشق دایما شاد است
عقل در بزم عشق دانی چیست
چون چراغی نهاده بر باد است
هرکه باشد غلام سید ما
بنده مقبل است وآزاد است
چه کنم نعمت همه عالم
نعمت الله مرا خدا داد است