ای که گوئی که ماهتاب آن است
باطنش بین که آفتاب آن است
می عشقش به ذوق می نوشم
نزد رندان ما شراب آن است
هرخیالی که نقش می بندد
درخیالی خیال خواب آن است
ای که گوئی مرا حجاب نماند
غلطی کرده ای حجاب آن است
گر بپرسند آب حیوان چیست
بوسه ده برلبش جواب آن است
عقل اول که هست ام کتاب
گربخوانی خوشی کتاب آن است
نعمت الله خدا به ما بخشید
نعمت خوب بی حساب آن است