هرکه چون ما حریف مستان است
در خرابات رند مست آن است
نورچشم است هرچه می بینم
دل ودلدار و جان وجانان است
آفتابی است برقعی بسته
روشنش بین که ماه تابان است
همه آئینه جمال ویند
نظری کن که عین اعیان است
گنج اسماست در همه عالم
گنج و گنجینه ای فراوان است
موج و دریا دو رسم ودو اسمند
نزد ما هردو آب یکسان است
قطره ای از محیط سید ماست
به مثل گرچه بحر عمان است