" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٢٩٩: عشق جانان حیات جان من است

عشق جانان حیات جان من است
خوش حیاتی چنین از آن من است
جان دل زنده ام از آن وی است
عشق او جان جاودان من است
گر فروشم غمش بهر دو جهان
نزد اهل نظر زیان من است
من امین و امانت سلطان
هست محفوظ و در امان من است
می خمخانه حدوث و قدم
همه از بهر عاشقان من است
آن معانی که عارفان جویند
گر بدانند در بیان من است
این چنین گفته های مستانه
سخن اوست وز زبان من است
تا بود جان به جان محب ویم
چون کنم ترک جان که جان من است
حکم سید که یرلغ آل است
آن به نام من و نشان من است