" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٣٢٧: با محیط عشق او دنیا بر ما شبنمی است

با محیط عشق او دنیا بر ما شبنمی است
چشمه آبی چه باشد هفت دریا شبنمی است
موج و دریا و حباب وجو به عین ما نگر
تا روان بینی درآن دریا که آنها شبنمی است
عارف دریا دلی گر دم ز دریا می زند
هست دریای خوشی اما از آنجا شبنمی است
ژاله ای بر عارض لاله نشیند در نظر
گرچه سیرآب است اما جان ما را شبنمی است
ای که می گوئی که آب روی دریا دیده ام
آب رو داری ولی در دیده ما شبنمی است
چیست عالم شبنمی از بحر بی پایان ما
آب رو از ما برد گر قطره ای یا شبنمی است
چشم ما بحر محیطی در نظر دارد مدام
غیر این دریای ما در چشم بینا شبنمی است
نعمت الله خوش در این دریای بی پایان فتاد
در چنین دریا چه باشد قطره ای یا شبنمی است