" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٣٣٣: هرچه بینی جمله آیات وی است

هرچه بینی جمله آیات وی است
علم او آئینه ذات وی است
ساقی ما می به ما بخشد مدام
ذره و خورشید جامات وی است
نورچشم ما نماید او به او
عین او باشد که مرآت وی است
چیست عالم سایه بان پادشاه
جزء وکل مجموع رایات وی است
عشق او رخ می نهد فرزین برد
عقل شطرنج باز شهمات وی است
خوش خیالی نقش می بندیم ما
در نظر ما را خیالات وی است
عقل اگر گوید خلاف عاشقان
قول او مشنو که طامات وی است
عارفی گر دم زغایت می زند
راست می گوید که غایات وی است
نعمت الله پادشاهی می کند
در همه عالم ولایات وی است