" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٣٦٣: هرچه بینی مظهر اسمای اوست

هرچه بینی مظهر اسمای اوست
دوست دارم هرکه دارد دوست دوست
چشم عالم روشن است از نور او
لاجرم عالم به چشم ما نکوست
آینه گر صد ببینم ور هزار
در همه آئینه ها چشمم بر اوست
خیز با ما خوش در این دریا درا
خویش را میشو که وقت شست و شو است
لب نهاده بر لب جام مدام
با چنین همدم چه جای گفتگوست
چشن احول گر دو بیند تو مبین
رشته یک تو به چشم او دو توست
نعمت الله روشن است چون آینه
با جناب سید خود روبروست