" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٣٧٨: همچو این شه پادشاهی هست نیست

همچو این شه پادشاهی هست نیست
نعمتش را منتهایی هست نیست
بر در دولت سرای پادشاه
مثل من دیگر گدایی هست نیست
غیر جام درد درد عشق او
دردمندان را دوایی هست نیست
مبتلایان را بلا باشد بسی
همچو من یک مبتلایی هست نیست
دو مگو بشنو ز من می گو یکی
جزیکی دیگر خدایی هست نیست
باشدم از خویشتن بیگانگی
غیر یارم آشنایی هست نیست
ره به میخانه نماید سیدم
همچو سید رهنمایی هست نیست