" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٣٨٢: شک به عدم نیست که او هیچ نیست

شک به عدم نیست که او هیچ نیست
شک به وجود است و هم او هیچ نیست
نیست گمانم که جز او هیچ نیست
هست یقینم که جز او هیچ نیست
معنی هو با تو بگویم که چیست
اوست دگر این من وتو هیچ نیست
یک سخنی بشنو ویک رنگ باش
قول یکی گفتن و دو هیچ نیست
ما و منی را بگذار ای عزیز
کز من و ما یک سر موهیچ نیست
غیر خدا هیچ بود هیچ هیچ
هیچ نئی هیچ مجو هیچ نیست
خم می آور چه کنم جام را
مست و خرابیم وسبو هیچ نیست
نوش کن و باش خموش و برو
هیچ مگو گفت و مگو هیچ نیست
عاشق سید شو و معشوق او
باش یکی رو که دورو هیچ نیست