آب چشم ما به هر سو رو نهاد
روی خود بر روی ما نیکو نهاد
جان به عاشق می دهد معشوق ما
این چنین رسم نکویی او نهاد
پیر ما بزم خوش مستانه ای
گر نظر داری به بین تا چو نهاد
عشق سرمست است و می گوید سخن
گفتگوی عقل را یکسو نهاد
جان ما آئینه گیتی نماست
ساده دل با دوست رو بر رو نهاد
خوش بهشت جاودان دارد چو ما
هر که با خاک درش پهلو نهاد
نعمت الله را به عالم عرضه کرد
در دل عشاق جست و جو نهاد