هر که از اهل کمال است جمالی دارد
خوش کمالی که جمالی به کمالی دارد
نفس اهل کمال است که جان می بخشد
آفرین بر نفسی باد که حالی دارد
بسته ام نقش خیالی که نیابد بخیال
خوش خیالی که چنین خوب خیالی دارد
جام جان پر می خمخانه جانانه ماست
ساغر ما چو حباب آب زلالی دارد
هر کجا آینه ای در نظرم می آید
او به تمثال از آن وجه مثالی دارد
به سراپرده جنت نکشد خاطر رند
زانکه در گوشه میخانه مجالی دارد
هر که او مستعد نعمت الله بود
دایم از سید این بنده سئوالی دارد