" rel="stylesheet"/> "> ">

شماره ٥٠٦: هر کس که هوای ما ندارد

هر کس که هوای ما ندارد
گویا خبر از خدا ندارد
آن دل که نخورد دردی درد
بی درد بود دوا ندارد
هر چند که شاه ذوق دارد
ذوقی چو من گدا ندارد
در بحر محیط عشق غرقیم
جز ما خبری ز ما ندارد
مائیم و نوای بی نوایی
بلبل به ازین نوا ندارد
نابینا خود خدا نبیند
چون جام جهان نما ندارد
عشق است که عاشق است و معشوق
باشد همه جا و جا ندارد
جان است از آن بما نپاید
عمر است از آن وفا ندارد
سید مست است و جام بر دست
دست از می و جام وا ندارد